تهران پایتخت شعر معاصر فارسی است؛ همه‌چیز درباره جایزه جهانی «شهر شعر»


محمدمهدی سیار دبیر علمی جایزه «شهر شعر» درباره اهداف برگزاری این جایزه به خبرنگار مهر گفت: ایده اولیه این جایزه این‌جا شکل گرفت که ما به عنوان یک انسان و شهروند، به طور طبیعی شهر و هویت آن برایمان مسأله است و با آن درگیر هستیم. شاعر نیز به طور طبیعی همیشه در هر پدیده‌ای هم به دنبال معنا و هویت می‌گردد، ‌هم دنبال خیال‌ورزی درباره آن پدیده است. شاید شاعران درباره محیط اطراف‌شان بیش از دیگران حساس باشند و درباره وضعیت مطلوبش خیال‌پردازی کنند. به ویژه با نگاه زیبایی‌شناسی که به پدیده‌ها دارند، دوست دارند شهر مطلوب‌شان را تصویرسازی کنند و درباره آن خیال‌پردازی کنند.

تهران در دو، سه سده اخیر پایتخت شعر فارسی بوده است

وی ادامه داد: جمعی از شاعران که شاعران مطرح کشور در حوزه‌های مختلف هستند، با توجه به همین نکته‌ها به این نتیجه رسیدند که می‌توانیم بیش از پیش به هویت ادبی تهران توجه و آن را تقویت کنیم. در تعاملی که با شهرداری تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و همچنین سازمان زیباسازی شهر تهران داشتیم، آنها هم از این طرح استقبال کردند و همه بر این مسأله اتفاق نظر داشتیم که تهران در دو سه سده اخیر یکی از پایتخت‌های شعر فارسی بوده است. یعنی جزو مراکزی بوده که بیشترین و بزرگ‌ترین شاعران زبان فارسی در این شهر زندگی کرده و بالیده و درس خوانده و درس داده و شعر گفته‌اند.

سیار گفت: اگر قیصر امین‌پور در خوزستان به دنیا آمده، در تهران زندگی کرده و در تهران شعر گفته و در تهران بالیده است. اگر اخوان ثالث زاده خراسان است، منتها بخش مهمی از زندگی ادبی خودش را در تهران سپری کرده و ارتباطات و فضاهای ادبی که داشته در تهران بوده و خیلی از شعرهای معروفش را هم در تهران سروده است. اگر شهریار از خطه تبریز سر بر آورده، بیشتر حیات ادبی و زندگی خودش را در تهران سپری کرده و شعرهای زیادی هم درباره تهران و حالی و هوای که در تهران داشته، دارد. او در تهران عاشق شده و رشد کرده و معروف شده و محبوب شده و بخشی از سلوک ادبی‌اش در تهران بوده است. بسیاری از دیگر شاعران هم همین‌طور در این شهر زیست کرده‌اند. بعضی شاعران هم زاده تهران هستند و بخش زیادی از شاعران جوان و نسل جدید هم همین تجربه را دارند.

کسی درباره تهران و هویت ادبی و شعری این شهر صحبت نمی‌کند

دبیر علمی جایزه شهر شعر با اشاره به هویت ادبی شهر تهران، گفت: امروزه اصفهان و شیراز به عنوان شهرهای ادبی ایران مطرح هستند و ذهن انسان درباره شعر و شهرهای ادبی به خاطر حافظ و سعدی سمت این دو شهر می‌رود. یا اینکه ذهن‌ها به خاطر فردوسی و دیگر بزرگان این خطه به سمت خراسان می‌رود. همچنین تبریز و اصفهان که هرکدام تاریخچه‌ای در شعر فارسی دارند. ولی نباید هویت ادبی تهران را نادیده گرفت؛ به خصوص در عصری که ما زندگی می‌کنیم. تهران در این دو سه قرن اخیر پایتخت ادبی شعر فارسی بوده است و مجلات ادبی، گفتگوها، کافه‌ها،‌ انجمن‌ها،‌ جشنواره‌های متعدد و ناشران ادبی موفق در تهران بوده‌اند. همچنین رویدادهای بزرگ ادبی مثل نمایشگاه کتاب در تهران برگزار شده‌اند و نقشی بی‌بدیل در رشد شعر فارسی داشته‌اند. با اینکه تهران در دو سه قرن اخیر نقش بی‌بدیلی در تاریخ شعر فارسی داشته است، کسی این واقعیت را به زبان نمی‌آورد و کسی تهران را به عنوان شهر ادبی و شهر شعر نمی‌شناسد. حتی شاید خود شهروندان تهران هم به هویت ادبی کوچه و خیابان‌هایی را که در آن زندگی می‌کنند واقف نباشند.

سیار ادامه داد: با توجه به همین نکته‌ها بود که تصمیم گرفتیم برای جدی گرفته شدن این هویت کاری بکنیم و تهران را به عنوان یکی از پایتخت‌های شعر ایران و جهان معرفی کنیم. کما اینکه شعر فارسی خودش یکی از قطب‌های شعر جهان است و تهران هم از این حیث می‌تواند مرکزیتی در ادبیات جهان داشته باشد؛ چه جهان اسلام و چه به طور عمومی.

همه شاعران ایران و جهان می‌توانند در هر قالب و موضوعی در جایزه شهر شعر شرکت کنند

شاعر «حق السکوت» درباره موضوعات اصلی جایزه شهر شعر توضیح داد: این جایزه، جایزه «شعر شهر» نیست، یعنی جایزه‌ای نیست که به بهترین شعرها درباره تهران یا مفهوم شهر سروده شده باشد، بلکه جایزه «شهرِ شعر» ‌است. شاعران قرار نیست درباره شهر تهران یا به طور کلی درباره شهر شعر بگویند. شهر شعر یعنی شاعران از هر جای ایران و جهان، شعرهایشان را در این رویداد بزرگ با موضوعات و قالب‌های مختلف شرکت بدهند. موضوع فراخوان آزاد است و ما پذیرای هر شعر و موضوع در هر قالب شعری هستیم. البته موضوع ویژه هم داریم که در فراخوان جایزه قید شده ولی به طور کلی این جایزه به صورت آزاد برگزار می‌شود و عنوان جایزه هم شهر شعر است. این خیلی برای ما مهم است که تهران به عنوان مرکز و شهر شعر شناخته شود. البته باید با فضاسازی‌های شهری و اتفاقات مختلف به مقصود اصلی برسیم.

فضاسازی شهری با محوریت شعر و ادبیات، بخش مهم جایزه شهر شعر است

وی گفت: البته ما یک جایزه ویژه در بخش فضاسازی ادبی برای تهران داریم که یکی از بخش‌های مهم جایزه ماست. یعنی این جایزه محدود به حوزه شعر هم نیست، بلکه حوزه خلاقیت‌های شهری با محوریت ادبیات هم مدنظر ما است. تأکیدمان این است که حال و هوای شاعرانه تهران بیشتر شود. ایده‌های شهری به جایزه اضافه شده‌اند تا کمک بکنند برای نزدیک‌تر شدن شهر تهران به هویت ادبی و شاعرانه خودش. همه هم می‌توانند در این بخش شرکت کنند. چه مردم عادی، چه هنرمندان فضای تجسمی و معماری، چه شاعران و نویسندگان. همه می‌توانند در این بخش شرکت کنند و ایده‌های خودشان را برای طراحی شهری مبتنی بر هویت ادبی برای جایزه ارسال کنند.

سیار با بیان اینکه مسئولان شهرداری تهران تا امروز از این طرح به خوبی حمایت کرده‌اند، گفت: لازم است از همراهی شهرداری تهران و شهردار تهران، ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و مدیرعامل سازمان زیباسازی تشکر کنم که تا اینجا بسیار همدلانه پیش آمده‌اند. امیدوارم این همدلی مستمر باشد و محدود به برگزاری یک رویداد نباشد و بتواند حال شهروندان را خوب کند. ضمن این که قرار است بخشی از این جشنواره با همکاری شهرداران این شهرها در شهرهای شیراز و اصفهان برگزار شود تا اینگونه رنگ ملی‌تری هم پیدا کند. امیدوارم این عزم کماکان امتداد پیدا کند.

امیدوارم شهر شعر قلب تپنده برای برساختن هویت ادبی تهران باشد

دبیر علمی جایزه جهانی شهر شعر در پایان با بیان اینکه سعی می‌کنیم مبلغ جایزه هم خوب باشد، گفت: طراحی ما و عزم شهرداری تهران این است که این جایزه تبدیل به یک سنت شود. چون اگر سنت نشود، اصلا به آن ایده‌ای که در پی‌اش بودیم نخواهیم رسید. ضمن اینکه اجرایی شدن ایده‌های شهری با محوریت شعر، خودش نیازمند سال‌ها کار و پیگیری است. امیدواریم این جایزه یک قلب تپنده برای پیگیری برساختن هویت ادبی تهران باشد.



منیع: خبرگزاری مهر

پیاده روی اربعین کلیدواژه های جدیدی به شعرمان داد؛ قالب نیمایی و آزادی عمل شاعر

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: محمدرضا طهماسبی متولد سال ۱۳۵۶ در تهران است. خودش می‌گوید شعر را از دوران راهنمایی شروع کرده و از نوجوانی با شعر هم‌نشین بوده است. او دوره کارشناسی را با تحصیل در رشته مدیریت صنعتی گذرانده است اما با تغییر رشته در دوره کارشناسی‌ارشد، در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده و بنا به دلایلی آن را نیمه‌کاره رها کرده است. از طهماسبی پیش از این کتاب‌های «گزاره‌ها»، «واژگان واژگون»، «کتمان» و «زرورق» منتشر شده است.

به بهانه برگزیده شدن طهماسبی در بخش شعر جایزه جهانی اربعین که اختتامیه آن هفته پیش برگزار شد و برای اطلاع از فعالیت‌های اخیر و کتاب‌های آماده انتشارش، سراغ او رفتیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانیم؛

* آقای طهماسبی در جایزه جهانی اربعین مقام اول را در بخش شعر به دست آوردید، آن هم با قصیده‌ای ۱۱۰ بیتی. درباره این جایزه و این قصیده طولانی صحبت کنیم.

جایزه جهانی اربعین توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار می‌شود که امسال از ۴۲ کشور دنیا در رشته‌های مختلف، در آن شرکت کرده بودند. خوشبختانه من توانستم رتبه اول را در بخش شعر به دست بیاورم. آقای عقیل اللواتی از عمان رتبه دوم و علی مشهوری از ایران و نیکولا حسن دیکولا از ایتالیا هم به صورت مشترک رتبه سوم را کسب کردند.

* درباره قصیده‌ای که با آن برگزیده شدید بیشتر صحبت کنیم. چه شد این قصیده را نوشتید؟

این قصیده را در استقبال از «سید رضا هندی» شاعر عراقی رفته بودم. رضا هندی شعری با وزنی عجیب و غریب در مدح مولا دارد. من با خواندن قصیده ایشان قصیده‌ای فارسی برای اربعین نوشتم که قصیده قرّا و محکم و خاصی شده است. بخش اول آن مدح امیرالمومنین (ع) است و بخش دوم آن به ماجرای کربلا و اربعین می‌پردازد. اوایلش در خانه نشسته و حسرت می‌خورد که چرا نمی‌روم، اما ناگهان تصمیم می‌گیرد که حرکت کند؛ «گفتم بسم اله، در خانه جایز نَبُود ماندن دیگر / و توکل علی المتوکل و افوض امری بالحیدر/ راهی شدم از خانه به نجف چون گنجشکی که گشاید پر».

* وزن سخت و عجیبی دارد. چه طور در این وزن ۱۱۰ بیت نوشتید؟

واقعا عنایت مولا بود. من در حرمش از حضرت خواستم که شعری بگویم. فردای مراجعت به تهران، این شعر را از ده صبح تا دوازده شب نوشتم و تمام شد. واقعا عجیب و غریب بود. خودش عنایتی بود. این قصیده واقعا قصیده محکم و درستی است.

* بعد از نوشتن آن را اصلاح هم کردید یا همان نسخه ابتدایی، نسخه نهایی هم بود؟

بله. بعد نشستم و بعضی ابیات را کمی ویرایش کردم، ولی خود قصیده کار محکمی بود. «باید شعری گویم او را شیرین چو دهین ابوشکّر / گویم رب الشرح لی صدری، بیرون آیمش از عهده مگر / وز هندی شاعر ابیاتی آرم به ودیعه در این دفتر» ای آخر. قصیده خاصی است.

* خواندن این شعر برای مخاطب عام کمی سخت است.

شعرهای من همین‌طوری است؛ زبان آرکائیک و فاخر و خراسانی. به هرحال قصیده کلا همین است. قصیده نه غزل است، نه ترانه است. زبان خودش و مخاطب خودش را دارد.

* از این جهت گفتم که وزن متفاوتی دارد و خود شاعران هم کمتر با چنین وزنی سر و کار دارند.

بله. اگر وزنش دستت بیاید تا آخر راحت می‌خوانی. «حق دارد اگر احمد بخشد بر حیدر زهرای اطهر / حق دارد اگر گوید به علی انا اعطیناک الکوثر». مخاطب بر وزن سوار شود، به راحتی می‌تواند ارتباط بگیرد.

دو تا مجموعه آماده انتشار دارم که یکی از آنها را سوره مهر چاپ می‌کند. این کتاب یک مجموعه‌شعر نیمایی است. شاید کسی باور نکند که طهماسبی دارد مجموعه‌شعر نیمایی چاپ می‌کند، ولی این کتاب یک مجموعه‌شعر نیمایی به سبک زبان اخوان است.

* شعر اربعین در یکی دو سال گذشته وارد یک دور تکرار شده است؛ هم تکرار در قالب‌ها و وزن‌ها، هم تکرار در مضامین و معانی. با این‌همه شما برای اربعین قصیده‌ای طولانی و خراسانی، آن هم در وزنی خاص، نوشتید که خودش معانی جدیدی خلق می‌کند و حس و حال متفاوتی به مخاطب می‌دهد. شعر اربعین به تکرار رسیده یا می‌توان درباره آن کار نو نوشت؟

نه. قطعا می‌توان نوشت. البته خود شعر اربعینی هم به شعر آیینی و شعر امروز ما فضاها و کلمات و معانی جدیدی بخشید. از وقتی که این پیاده‌روی شکل گرفته، کلیدواژه‌هایی آمده که در شعر ما نبود. مثلا شعر «کنار قدم‌های جابر»‌ نوشته شد؛ آن در حالی که کمتر کسی جابر ابن عبدالله انصاری را می‌شناخت. یا کلمات عمود و موکب و مضیف که به دایره کلمات ما اضافه شدند. برای نوشتن شعر اربعینی، باید از کلیشه‌ها خارج بشوی.

* درباره اربعین پیش از این قصیده، شعر دیگری هم داشتید؟

شعری داشتم با ردیف «سر»‌ که مطلع آن این است «سری مجرد و تنها سری که مستقل است / سری که از ازل از تن جدا و منفصل است».

* از کتاب و مجموعه‌شعر جدید چه خبر؟ کاری در دست چاپ دارید؟

دو تا مجموعه آماده انتشار دارم که یکی از آنها را سوره مهر چاپ می‌کند. این کتاب یک مجموعه‌شعر نیمایی است. شاید کسی باور نکند که طهماسبی دارد مجموعه‌شعر نیمایی چاپ می‌کند، ولی این کتاب یک مجموعه‌شعر نیمایی به سبک زبان اخوان است.

* زبان محمدرضا طهماسبی در قصیده را دیده‌ایم و خوانده‌ایم. ترکیب این زبان خراسانی با شعر نیمایی، آن هم به پیروی از زبان و سبک اخوان، حتما خواندنی خواهد بود. بیشتر توضیح می‌دهید؟

این مجموعه‌شعر داستان دارد. نوشتن این مجموعه برای من یک کار تفننی بود. شاعر عزیزی یک مجموعه‌شعر سپید نوشته بود و برای من فرستاده بود تا نظر بدهم. من تمام شعرهای ایشان را به نیمایی و با زبان اخوان نوشتم. یعنی خیلی از مضامین این شعرها اصلا برای من نیست. طرف شعر سپیدش را گفته بود و هیچ وزن و قافیه‌ای نداشت؛ من هم تفننی این شعرها را با زبان اخوان نوشتم و دیدم خوب شدند.

* مضامین کتاب برای شما جذاب بود یا چیز دیگری؟

نه. تفنن بود. دوست داشتم با زبان اخوان مشقی بنویسم. تجربه جالبی بود؛ یک شعری که یکی دیگر آن را در قالب سپید گفته، تو همان شعر را با همان مضامین در قالب نیمایی و زبان اخوان بنویسی. فرم را تغییر می‌دهی و کار تازه‌ای می‌کنی. این یک بازی شعری برای خودم بود. فکر می‌کنم نزدیک ده سال این مجموعه گم شده بود که به تازگی در اسباب‌کشی آن را پیدا کردم. بعد از ده سال دوباره آن را خواندم و دیدم که بعضی از شعرها واقعا خوب است و حیف است که منتشر نشوند.

* احتمال دارد از این پس نیمایی را جدی‌تر بگیرید؟ چون همیشه قصیده و غزل و قالب‌های کهن شعر فارسی برای شما در اولویت بوده است.

چرا که نه؟ یک مجموعه نوشته‌ام دیگر. شاید بالغ بر چهل تا شعر در این کتاب است.

* این مجموعه‌شعر که گفتید برای ده سال پیش است. منظورم از این به بعد است؛ آن هم با جدیتی بیشتر که به نیمایی‌های خاص شما برسیم. هم در زبان و فرم، هم در مضمون و معنا.

قالب نیمایی را دوست دارم. قالبی است که به شاعر آزادی عمل می‌دهد. آقای علی داودی را ببینید؛ خیلی راحت با نیمایی کنار می‌آید. وقتی شعرهای نیمایی‌اش را می‌خوانی، می‌بینی چقدر راحت حرف می‌زند. آن تکلفی که نیما را وادار کرد وزن و قوالب را بشکند و قافیه‌ها را جابجا و کم و زیاد کند، امروز هم وجود دارد و اگر شاعری به سمت نیمایی برود خیلی به او کمک می‌کند که حرف‌هایش را راحت‌تر بنویسد. درواقع سرایش او را تسهیل می‌کند. من برای نوشتن همین قصیده اربعینی که ۱۱۰ بیت است، نیاز به ۱۱۱ قافیه داشتم. قافیه و وزنی که نوشتن در آن سخت است. شما در قصیده مقید هستی که ۱۱۱ بار کلمات هم‌قافیه را بیاوری و از وزن هم عدول نکنی، ولی در شعر نیمایی از این خبرها نیست. شما می‌توانی بندها را کوتاه و بلند کنی. می‌توانی شعر کوتاهی بنویسی که فقط تصویر کردن یک لحظه است. اینها امکانات قالب نیمایی است که باعث می‌شود به آن جدی‌تر فکر کنم.

تا امروز قصاید من چاپ نشده است. من چیزی نزدیک به صد تا قصیده خوب دارم. قصیده است واقعا. فقط چهار تا قصیده برای آقا رسول الله (ص) دارم. برای هرکدام از اهل بیت (ع) قصیده‌ای دارم. برای امام حسین (ع) و امیرالمومنین (ع) چند تا قصیده دارم. به همین خاطر این کتاب اگر منتشر شود، مجموعه قطوری می‌شود.

* پس احتمال دارد که از شما یک مجموعه‌شعر نیمایی بخوانیم که از همه‌نظر شعری نیمایی با زبان و مضامین محمدرضا طهماسبی باشد. درست است؟

عرض کردم؛ چرا که نه؟ شاعریم دیگر. من چندوقت پیش یک رباعی گفتم. من که هیچ‌وقت علاقه‌ای به رباعی نداشتم ولی یک رباعی از مهستی گنجوی خواندم، تحت تأثیر قرار گرفتم و یک رباعی گفتم. بنابراین بعید نیست که در هر قالبی شعر بنویسم. ناگهان دیدی ترانه هم گفتم. هرچند ترانه هم گفته‌ام، ولی منظورم به صورت جدی است. می‌خواهم بگویم قوالب مختلف است، آنات و حالات آدم هم مختلف است. می‌بینی ناگهان در فضایی قرار می‌گیری و در قالب‌های دیگر هم می‌نویسی. مثلا من شعر طنز هم گفته‌ام. اگر به کارهای من نگاه کنید می‌بینید که من رباعی، طنز، مثنوی، قصیده، ترانه و… هم گفته‌ام و در هر ژانری هم شعر دارم. در حماسه، مرثیه، طنز، مفاخره و… شعر دارم. کارنامه ادبی من مثل کشکولی است که در آن تنوع قالبی و موضوعی زیاد است.

* دومین کتابی که آماده چاپ دارید چیست؟

تا امروز قصاید من چاپ نشده است. من چیزی نزدیک به صد تا قصیده خوب دارم. قصیده است واقعا. فقط چهار تا قصیده برای آقا رسول الله (ص) دارم. برای هرکدام از اهل بیت (ع) قصیده‌ای دارم. برای امام حسین (ع) و امیرالمومنین (ع) چند تا قصیده دارم. به همین خاطر این کتاب اگر منتشر شود، مجموعه قطوری می‌شود. منتها هنوز نمی‌دانم آن را به کدام ناشر بسپارم. چند ناشر از این کتاب استقبال کرده‌اند ولی این کتاب نیاز به یک کار جدی و حرفه‌ای دارد. انتشارات مجمع شاعران اهل بیت، سوره مهر، شهرستان ادب و… برای چاپ کتاب اعلام آمادگی کرده‌اند ولی هنوز نهایی نشده است. بدون تعارف من با این کتاب نگاهی هم به جایزه فجر دارم. چون بعضی از قصادی که در این کتاب است، جزو قصاید مطرح این روزگار است. همین قصیده ۱۱۰ بیتی کار مهمی است. دوست دارم این قصاید در شکل و شمایل مناسبی منتشر شود.

* با این حساب امسال چاپ نمی‌شود.

نه. به نظرم این کتاب وسواس بیشتری می‌طلبد.

* با این‌همه ما منتظر یک گزیده خوب از قصاید شما باشیم. همین‌طور است؟

بله. ولی باید ناشری باشد که برای کتاب وقت بگذارد. چون این کتاب، کتاب قطوری می‌شود و نیاز به چاپ وزین و خوبی دارد. دوست دارم این کتاب یک کار خوب و ماندگار باشد. چیزی باشد که اکثر قصاید من در آن جمع باشد و دوستان شاعر بتوانند به کارنامه من در قصیده نگاه بکنند. همه شاعران من را با قصیده می‌شناسند ولی از پنج شش کتابی که چاپ کرده‌ام، هیچ‌کدام کتاب قصیده نیست. با اینکه شهرتم به قصیده است، تا امروز قصایدم چاپ نشده است. امیدوارم این اتفاق به زودی بیفتد.

منیع: خبرگزاری مهر