استقبال نوجوانان از شعر سپید بیشتر از نیمایی است


کمال شفیعی شاعر کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره کتاب‌های آماده چاپش، گفت: یک مجموعه‌شعر دارم که انشاالله تا نمایشگاه کتاب سال آینده منتشر می‌شود. همچنین یک مجموعه بالغ بر ۷۰ شعر سپید نوجوان دارم که عنوان آن «صلح زبان مشترک تمام درخت‌ها» است و بناست توسط انتشارات قدیانی چاپ شود.

وی افزود: یک کتاب دیگر به نام «گفتم مگس‌جان در چه حالی» دارم که ‌مجموعه شعر کودک است و انتشارات کانون آن را منتشر می‌کند. جز این‌ها، یک مجموعه شعر نوجوان هم دارم که هنوز اسمی برای آن انتخاب نکرده‌ام و تازه سرودن آن تمام شده است. در کنار مجموعه‌های شعر، یک کار پژوهشی هم دارم که بررسی شعر و ادبیات کودک و نوجوان کشور است.

این‌شاعر کودک و نوجوان در ادامه درباره میزان استقبال نوجوانان از شعر سپید گفت: در حال حاضر نوجوان‌ها ارتباط بیشتری با شعر سپید می‌گیرند، تا شعر نیمایی. چون شعر سپید دست‌اندازهای زبانی و موسیقایی را ندارد و برای آنها خواندنش خیلی راحت‌تر است. البته مهم این است که شاعر ساختار شعر سپید را رعایت کرده باشد. این نکته‌ای است که شاعر را به چالش می‌کشد و اگر ساختار شعر سپید رعایت شود، برای مخاطب نوجوان خواندن و فهم آن راحت‌تر است و با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

شفیعی با بیان اینکه پیش از این هم تجربه چاپ شعر سپید برای نوجوان را داشته، گفت: قبلا هم یک مجموعه‌شعر سپید نوجوان داشتم که توسط شورای شعر کودک برگزیده کتاب سال شد و در کمتر از ۶ ماه به چاپ سوم رسید. یک مجموعه دیگر هم به نام «کفشم زمانی گاو بوده» داشتم ‌که آن هم به چاپ سوم رسید و می‌شود گفت که استقبال از این کتاب‌ها از دیگر کتاب‌های من بیشتر بوده است.

راه‌اندازی ۷۰ کتابخانه روستایی

وی در پایان به اهمیت دسترسی کودکان و نوجوانان به کتاب شعر و قصه اشاره کرد و گفت: امیدوارم روزی برسد که تمام کودکان ما امکان برخورداری از کتاب‌های شعر و داستان را داشته باشند. تلاش من هم این است که برای روستاهای سراسر کشور کتاب‌خانه تأسیس کنم تا بچه‌هایی که در روستا زندگی می‌کنند، دسترسی خوبی به کتاب‌های شعر و داستان داشته باشند. خوشبختانه تا امروز بالغ بر ۷۰ کتابخانه روستایی راه‌اندازی کردم و بنا دارم این کار را ادامه بدهم.



منیع: خبرگزاری مهر

چینی‌ها دنیای کودکان جهان را می‌سازند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهمین جشنواره ملی اسباب‌بازی با شعار«بازی، تمرین زندگی» 25 دی تا 10 بهمن 1403 ساعت 10 الی 20 در مرکز آفرینش‌های فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران در حال برگزاری است.

حامد تأملی، از داوران نهمین جشنواره ملی اسباب‌بازی، در مورد وضعیت و کیفیت اسباب‌بازی‌های ایرانی به‌ویژه اقلامی که در جشنواره مورد داوری قرار گرفته است، گفت: در این سال‌ها ممنوعیت واردات باعث شده است که تولید‌کنندگان خوبی به عرصه اسباب‌بازی اضافه شوند. آن‌ها تلاش می‌کنند که نمونه‌های درخور و مناسبی تولید کنند، بر این اساس کیفیت طراحی، نوع بسته‌بندی و مواد اولیه اسباب‌بازی‌ها خوب است.

تاثیر به‌سزای جشنواره اسباب‌بازی بر کیفیت اسباب‌بازی‌ها

تأملی با بیان اینکه در سال‌های کنونی ارتقای جدی در حوزه اسباب‌بازی داشتیم، اضافه کرد: هرچند که در حوزه طراحی فاصله زیادی با اسباب‌بازی‌های چینی داریم و طراحان و تولیدکنندگان در این حوزه باید تلاش بیشتری داشته باشند.

او نقش جشنواره اسباب‌بازی کانون را در ارتقای کیفیت اسباب‌بازی‌های داخلی موثر دانست و افزود: قسمت رقابتی جشنواره تاثیر خوبی بر ارتقای کیفیت اسباب‌بازی‌ها داشته است. اسباب‌بازی‌ها از نظر کیفیت، دسته‌بندی و رقابت، کمی به سمت فُرم رفته است در صورتی که در گذشته بیشتر بر حوزه محتوا تمرکز شده بود.

داور نهمین جشنواره ملی اسباب‌بازی ایران با اشاره به اینکه در سال‌های اخیر به نوع مواد اولیه اسباب‌بازی‌ها نیز توجه شده است، گفت: علت این است که نوع مواد اولیه هم در جشنواره مورد داوری قرار می‌گیرد. گردهمایی‌هایی مثل جشنواره باعث می‌شود که تولیدکنندگان و فعالان دور هم جمع شوند، تبادل نظر داشته باشند، محصولات یکدیگر را از نزدیک ببینند و مقایسه و تلاش کنند تا محصولاتی با کیفیت بالاتر ارائه دهند.

طراحان بخش سرگرمی و اسباب‌بازی پیشرفت زیادی نداشتند

تأملی که از طراحان و تولیدکندگان اسباب‌بازی است، ادامه داد: جشنواره ملی اسباب‌بازی کمک می‌کند که محصولات تولید شده در این حوزه بهتر دیده شود و تولید‌کنندگان برای کیفیت خوب محصولات‌شان تلاش بیشتری داشته و در رقابت و جذب مخاطب موفق‌تر باشند.

او در پاسخ به این پرسش که طراحان ایرانی تا چه اندازه توانسته‌اند به صنعت اسباب‌بازی کمک کنند، گفت: بازی‌های فکری و رومیزی و اسباب‌بازی‌هایی که جنبه سرگرمی دارد باید به‌طور مجزا در حوزه طراحی بررسی شود. طراحان در بخش سرگرمی و اسباب‌بازی پیشرفت زیادی نداشتند زیرا بازار به تولیدات کپی اختصاص دارد و طراحی – در این بخش – نتوانسته جایی در بازار باز کند.

داور نهمین جشنواره ملی اسباب‌بازی ایران معتقد است، طراحان ایرانی زیادی داریم که کارهای خوبی انجام می‌دهند اما کمتر در حوزه سرگرمی و اسباب بازی ورود پیدا کردند، از سوی دیگر تولید‌کنندگان اسباب‌بازی هم اقبال خوبی به طراحی نشان ندادند و بر این اساس در این بخش رشدی نداشتیم.

رشد خوب طراحی در بازی‌های رومیزی

تأملی با بیان این‌که تولیدکنندگان در بخش بازی‌های رومیزی دغدغه طراحی دارند، اضافه کرد: آن‌ها برای بومی‌سازی تلاش می‌کنند و به همین دلیل طراحان این بخش، رشد خوبی دارند و هر ساله رویدادهای خوبی در این حوزه برگزار می‌شود که خروجی‌های خوبی هم دارد.

داور نهمین جشنواره ملی اسباب‌بازی تصریح کرد: لازم است که حاکمیت و دولت حمایت ویژه‌ای از طراحان اسباب‌بازی داشته باشند تا تولید‌کنندگان بتوانند در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند، توزیع‌کنندگان نقش معرفی را به خوبی داشته باشند و در نهایت بازار خوبی در این عرصه رقم بخورد.

قدرت طراحی در گروِ ورود به بازار منطقه‌ای و جهانی است

او از ساخت بیش از 80 درصد اسباب‌بازی‌های دنیا از سوی چین خبر داد و افزود: چین بازار جهانی را در دست گرفته و تنوع زیاد اسباب‌بازی، کیفیت خوب و حجم تولید در دست چین است. در ایران فقط بازار داخلی را داریم و حتی در بازارهای منطقه کمتر حضور داشتیم که بخشی از این امر به تحریم‌ها بازمی‌گردد.

این طراح و تولیدکننده اسباب‌بازی با بیان اینکه بازار اسباب‌بازی ما کوچک است، گفت: به‌همین دلیل خیلی از تولید‌کنندگان وارد عرصه طراحی نمی‌شوند. برای اینکه در حوزه طراحی قدرت داشته باشیم باید به بازار منطقه‌ای و جهانی وارد شویم و برای توسعه بازارهای داخلی نیاز به رسانه داریم.

نگاه صدا و سیما به حوزه اسباب‌بازی تجاری است نه فرهنگی

تأملی نگاه صدا و سیما به حوزه اسباب‌بازی را تجاری دانست و افزود: به‌همین دلیل معرفی اسباب‌بازی در این رسانه کار سختی است و تولید‌کنندگان نمی‌توانند از طریق رسانه محصولات خود را تبلیغ کنند. از طرفی فرهنگ مصرف را باید بالا ببریم. کشورهای توسعه‌یافته از لحاظ آموزش و رفاه، سرانه مصرف بالایی در اسباب‌بازی دارند.

داور نهمین جشنواره ملی اسباب‌بازی با اشاره به این‌که اسباب‌بازی یک کالای فرهنگی است، بیان کرد: نگاه صدا و سیما باید به اسباب‌بازی، فرهنگی باشد . صدا و سیما باید شرایطی که برای تبلیغ کتاب در نظر گرفته است را برای اسباب‌بازی هم لحاظ کند تا تولیدکنندگان اسباب‌بازی، محصولات خود را تبلیغ کنند و اسباب بازی‌های خوب معرفی و تبلیغ شود.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ثبت نام بیش از ۳۰۰ هزار نفر در رویداد ملی «خط امین»


به گزارش خبرگزاری مهر، از آغاز رویداد ملی خط امین تا به امروز حدود ۳۰۰ هزار شرکت کننده در گروه‌های مختلف سنی به عنوان فعالین کتاب و کتابخوانی شرکت کرده و در دبیرخانه پویش کتابخوانی خط امین ثبت نام کرده‌اند. با بررسی‌های صورت گرفته، بالغ بر ۴ هزار و ۳۲ نفر آثارشان را در بخش‌های مختلف این رویداد به دبیرخانه رویداد ملی خط امین ارسال کردند.

باتوجه به استقبال جوانان و نوجوان و دانش آموزان از این‌پویش، احتمال تمدید آن از سوی دبیرخانه قابل پیش بینی است.

زمان اعلام برندگان این‌رویداد تا ۲۲ بهمن اعلام شده است.

*پویا فیض پور



منیع: خبرگزاری مهر

بازگشت آرام و بی‌سر و صدای قاچاقچیان به بازار کتاب


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ «ابتدا تصور کردم‌، کتاب خودمان است که دستفروش‌ها آن را می‌فروشند،‌ از ماشین پیاده شدم و کتاب را بررسی کردم،‌ «سمفونی مردگان» عباس معروفی بود،‌ عیناً‌ همان نسخه خودمان،‌ با همان کیفیت چاپ، تنها هولگرام ققنوس را نداشت. کیفیت چاپ نشان می‌داد که حداقل هزار نسخه از کتاب به صورت افست چاپ شد نه محدود و دیجیتال.» این جمله را مهدی حسین‌زادگان مدیر کتابفروشی ققنوس می‌گوید،‌ از مواجهه‌اش با نسخه قاچاق یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال‌های اخیر این انتشارات در بساط دستفروشان خیابان انقلاب.

مشاهده نسخه‌های دیگری از کتاب‌های پرفروش ناشران که به صورت قاچاق چاپ شده در ماه‌های اخیر در بازار دستفروشان خیابان انقلاب حکایت از بازگشت بی سر و صدا و خاموش قاچاقچیان به بازار کتاب دارد. حالا دیگر کتاب‌های پرفروش ناشران کپی نمی‌شود تا با نام ناشری دیگر (کتاب‌ساز) و مترجمانی فرضی منتشر شود،‌ بلکه با نام مترجم و ناشر اصلی زیرزمینی و با کیفیت بالا منتشر می‌شود و در بازار پخش شده است،‌ آفتی که دهه 90 زالووار به جان نشر افتاد و تقریبا یک دهه طول کشید تا نشر توانست راه نفس خود را از آن باز کند.

قاچاق کتاب ,

حالا با مشاهده نسخه‌هایی از کتاب‌های دیگر ناشران،‌ در کنار کتاب‌های بدون مجوز و ممنوعه آن هم درست در مقابل کتابفروشی‌های خیابان انقلاب و برسنگفرش‌های پیاده‌رو به نظر می‌رسد که این مار هفت سرقاچاق کتاب دوباره قصد دارد جان بگیرد.

یکی از ناشران فعال در حوزه عمومی در این زمینه به تسنیم می‌گوید:‌ «درست مقابل کتابفروشی آستان قدس رضوی در خیابان انقلاب دستفروشی به عرضه کتاب‌های بدون مجوز و ممنوعه  «فنون شراب‌سازی»،‌  «23 سال»،‌ «زنان پرده‌نشین و نخبگان جوشن‌پوش»، «آخوند شناسی» و… می‌پردازد،‌ هر روز صبح که به دفتر کارم می‌روم‌، او را می‌بینم،‌ حتی می‌گوید هر کتاب ممنوع الچاپی را هر تعداد که بخواهم برایم می‌آورد‌، نمی‌دانم چرا برخوردی نمی‌شود؟.»

مشابه این گونه روایت‌ها در رسانه‌ها بسیار بود،‌ سال‌های میانی دهه 90،‌ سال‌های تلخی برای ناشران و کتابفروشان ایرانی بود،‌ در حالیکه ضربان اقتصاد نشر به شمارش افتاده بود و دخل کتابفروشی‌ها هر روز خالی‌تر می‌شدند،‌ بازارهای زیرزمینی کتاب و دستفروش‌ها هر روز پررونق‌تر از گذشته به کار خود ادامه می‌دادند،‌ نسخه‌های پرفروش کتاب‌های ناشران در شمارگان انبوه زیرزمینی منتشر و به صورت گسترده در بساط دستفروشان سازمان‌یافته،‌ نمایشگاه‌های سطح شهر و … بفروش می‌رسید.

سنگ بنای مقابله با قاچاق کتاب اواخر سال 89 و اوایل سال 90 با جمع شدن چند ناشر در گروه انتشاراتی ققنوس و با سرمایه یک میلیون تومانی که هر ناشر به اشتراک می‌گذارد،‌ گذاشته شد‌.

این هم‌پیمانی برای مبارزه مثمرثمر بوده و موجب شد، مهمترین شخصی که آن زمان اقدام به انتشار نسخ قاچاق کرده  و در پاساژ شکری اصفهان آن‌ها را  توزیع می‌کرد،‌ شناسایی  شود. پس از آن چند مورد دیگر نیز شناسایی و پیگیری شد.

اما در نیمه نخست دهه 90،‌ قاچاق کتاب وضعیت را به جایی رساند که در سال 95 تفاهم‌نامه‌ای  میان اتحادیه ناشران و کتابفروشان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امضا شد،‌ که نقطه عطف این ماجرا بود،‌ به موجب این تفاهمنامه کارگروهی متشکل از 5 نفر از اعضای صنف نشر شکل گرفت،‌ پس از مدتی با مسئولان قضایی و  انتظامی کشور برگزار شد که به موجب این جلسه برخی حکم‌ها گرفته شد و اتحادیه و وزارت فرهنگ با پلیس امنیت وارد بحث اقدام مستقیم شد.

کارگروه صیانت از قاچاق کتاب با سه ضلع اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران،‌  وزارت فرهنگ و پلیس امنیت موفق شد ابعاد تازه‌ای از این پدیده شوم فرهنگی برملا کند و انبارها و چاپخانه‌های قاچاق کتاب یکی پس از دیگری کشف و پلمب شدند،‌ یکی از این انبارها که گسترده‌ترین در نوع خود به شمار می‌رود،‌ تمام باورهای نشر را بر هم ریخت و آمارهای واقعی خرید کتاب ایرانیان را آشکار کرد.

قاچاق کتاب ,

حجم کتاب‌های موجود در این انبار چند ده هزار متری و شمارگان برخی از عناوین تمامی استدلال‌ها وپیش‌فرض‌هایی که تاکنون درباره سرانه مطالعه،‌ میزان تمایل مردم به خرید کتاب و شمارگان واقعی نشر در اذهان عموم مردم وحتی مسئولان وجود داشت، را به چالش کشاند. به گونه‌ای که در مواردی حتی خود ناشر اصلی کتاب از یک عنوان، کمتر از هزار جلد منتشر کرده و اغلب آن‌نیز در انبارش خاک می‌خورد،‌ اما در میان کشفیات چند هزار نسخه قاچاق از آن کتاب وجود داشت.

کشف این  انبار در سال 97 سر و صدای زیادی را در حوزه نشر به وجود آوردبه صورت قاچاق قرار بود سر از بازار دربیاورد که خوشبختانه کشف شد و نتیجه آن منجر به جدی‌تر شدن نگاه‌ها به مساله قاچاق کتاب شد چرا که تا پیش از آن نه ناشران و نه مسئولان فرهنگی وسعت قاچاق کتاب را تا این اندازه متصور نبودند.

در میان کتاب‌های قاچاق کشف شده‌، علاوه بر کتاب‌های پرفروش ناشران‌، کتاب‌های بدون مجوز که طبیعتا‌ً انتشار آن‌ها ممنوع بوده و جرم تلقی می‌شود،‌ نیز به وفور دیده می‌شد،‌ کتاب‌هایی که  توسط اپوزسیون و بر ضد اسلام و نظام نوشته و در خارج از کشور منتشر شده‌اند، حالا در غفلت مسئولان فرهنگی،  امنیتی و نظامی به راحتی در میان دستفروشان کتاب انقلاب،‌ راسته کریمخان و یا هر جای دیگری از کشور در دسترس بود.

کتاب‌های علوم غریبه،‌ عرفان‌های نوظهور،‌ کتاب‌هایی در ستایش نظام شاهنشاهی و… نیز در شمارگان بالا در میان کتاب‌های کشف شده خودنمایی می‌کرد.

پس از آن با وجود خلاء‌های قانونی،‌ پرونده‌هایی برای قاچاق کتاب تشکیل شد و افرادی نیز محکوم شدند از جمله فردی به نام «خ» که سردسته قاچاقچیان کتاب به شمار می‌رفت و کسب و کار خانوادگی گسترده‌ای را در این زمینه رقم زده بود. هر چند هیچ وقت احکام صادره برای قاچاقچیان کتاب متناسب با جرم انجام شده نبود و مسئولان در این زمینه خلاء‌های قانونی را مهمترین عامل بر می‌شمردند،‌ اما در سال‌های پایانی دهه 90 نفس قاچاق کتاب کمرنگ شده و به نوعی سردمداران این عرصه قلع و قمع شده‌بودند. البته شاید بتوان گفت که رنگ عوض کرده و در قالب کتاب‌سازان سربرآورده بودند.

فعالیت کارگروه صیانت نیز در اتحادیه ناشران و کتابفروشان رفته رفته کمرنگ شد تا در دولت سیزدهم وزارت ارشاد اعلام کرد که کارگروه به وزارت فرهنگ منتقل شده و معاونت فرهنگی فعالیت‌هایی را برای مقابله با کتابسازان که وجه بروز شده قاچاقچیان کتاب بود،‌ آغاز خواهد کرد.

حالا پس از چند سال کمرنگ شدن بازار فعالیت قاچاق کتاب‌، شواهد  حکایت از خزیدن آرام آرام این مار هفت سر به بازار کتاب دارد،‌ موضوعی که اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز آن را حس کرده است. قاچاق کتاب ,

ابراهیم کریمی رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در این زمینه به تسنیم می‌گوید:‌ همکاران ناشر و کتابفروش ما در ماه‌های گذشته مواردی را جهت بررسی به اتحادیه ارائه کرده‌اند‌، کتاب‌های برخی از ناشران مجدداً‌ به صورت قاچاق منتشر و در بازار توزیع شده است،‌ تلاش ما این است که کارگروه صیانت دوباره در اتحادیه ناشران فعال شود و اضلاع دیگر آن یعنی وزارت فرهنگ و پلیس امنیت نیز موضوع را جدی تلقی کنند.

وی ادامه داد: اتحادیه ناشران و کتابفروشان اخیراً‌ موضوع را با محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت ارشاد مطرح کرده است،‌ هم‌چنین با پایگاه هشتم پلیس تهران نیز جلسه‌ای در این خصوص داشتیم و امیدواریم کارگروه در وزارت ارشاد کارش را هر چه زودتر شروع کند.

کریمی از درخواست اتحادیه برای ملاقات با رئیس دادسرای فرهنگ و رسانه خبر داد و افزود:‌ برای ورود به ماجرای قاچاق کتاب باید هماهنگی قوه قضائیه را داشته باشیم‌، در این زمینه باید دادسرای فرهنگ و رسانه وارد موضوع شود.

با وجود اینکه برای مقابله با قاچاق کتاب ورود نهادهای قانونی و قضایی الزامی است،‌ اما نباید این را فراموش کرد که نیازمند تغییر قوانین نیز هستیم،‌ سودآور بودن فروش کتاب‌های قاچاق و کتاب‌سازی شده و عدم تناسب جرم با مجازات در این زمینه موجب شده تا در سال‌های گذشته برخورد قضایی با این مجرمان به عنوان عاملی بازدارنده مطرح نباشد.

امیرحسین فواکه، وکیل اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران،در زمان  تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری در سال 1399 به تسنیم گفته بود: حداکثر و حداقل حبس مندرج در جرائم قابل گذشت که جرم پیش گفته نیز در زمره آن جرائم قرار می‌گیرد، به واسطه این قانون به نصف کاهش پیدا کرده است؛ بنابراین اکنون مجازات حبس در نظر گرفته شده برای جرم نشر و پخش و عرضه اثر متعلق به دیگری به حداقل سه ماه تا حداکثر 18 ماه تقلیل یافته است.قاچاق کتاب ,

وی ادامه داد:‌ نظر به اینکه نشر و تکثیر کتب به صورت غیرمجاز منافع مالی بسیاری برای مرتکبین این جرائم به همراه دارد و با توجه به اینکه قانون کاهش مجازات حبس تعزیری، میزان حبس مندرج در  مجازات‌های مندرج در قوانین خاص مرتبط به حوزه مالکیت فکری و نشر و تکثیر کتب را به نصف تقلیل داده است، مجازات‌های مربوط به این جرائم به هیچ وجه بازدارنده نیست و مجرمین ترسی از این مجازات‌ها ندارند. لازم به ذکر است پیش از تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری- که حداکثر مجازات حبس مندرج در قوانین مربوطه به حوزه کتاب سه سال بود- نیز دارای بازدارندگی کافی نبود، چه رسد به اکنون‌؛ در نتیجه با توجه به صرفه اقتصادی که این جرم برای متهمان دارد،‌ چنین مجازات‌هایی ناچیز است و نمی‌تواند به عنوان عاملی برای ممانعت از ارتکاب جرم تلقی شود.

هر چند بر کسی پوشیده نیست که قلع و قمع انبارهای قاچاق کتاب و دستگیری عاملان  موجب شد تا بساط قاچاق کتاب در دهه 90 برچیده شود،‌ اما حالا که تجربه‌ای از گذشته در برخورد با مساله قاچاق کتاب در اختیار داریم‌، ضروری است که ورود مجلس به موضوع قاچاق کتاب و پرونده کتاب‌سازی‌ها را که مطالبه سال‌های اخیر ناشران و کارشناسان حوزه نشر است،‌ نیز دنبال کنیم.با بروزرسانی قوانین طبیعتاً‌ مقابله با قاچاق کتاب آسان‌تر و سریع‌تر خواهد بود.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ترجمه «درخت‌ها و قتل مرزوق» چاپ دومی شد


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «درخت‌ها و قتل مرزوق» نوشته عبدالرحمان منیف با ترجمه موسی اسوار به‌تازگی توسط نشر هرمس به چاپ دوم رسیده است. این کتاب نخستین اثر عبدالرحمان منیف است که نخستین‌بار در سال ۱۹۷۳ منتشر شد.

رمان «درخت‌ها و قتل مرزوق» از همان بدو انتشار با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد. این رمان دغدغه‌های انسان معاصر را که آزادی و امکان اشتغال و مشارکت در ساخت جامعه و تأمین زندگی و آینده بنا به علل و شرایط سیاسی و اجتماعی از او سلب شده است، بازگو می‌کند.

نویسنده در این رمان دو نمونه شخصیت از یک نسل، نسل پس از جنگ جهانی دوم را تحلیل می‌کند. این دو شخصیت با وجود تفاوت‌های خود در تجارب زیسته و لایه‌های ذهنی، یک وجه مشترک دارند: غربت در وطن. این وجه جلوه‌ای از سرشت کلی انسان معاصر در جهان عرب است که به باور نویسنده در احساس درونی شکست متبلور است و بنا به تحلیل او ناشی از فشار و سرکوب است.

خصلت آثار عبدالرحمان منیف انعکاس واقعیت‌های تلخ سیاسی و اجتماعی جهان عرب است خاصه در کشورهای استبدادزده‌ای که خودکامگان حاکم اراده خود را بر مردم و مقدرات و سرنوشت آن‌ها تحمیل می‌کنند و جو فشار و اختناق و سرکوب سیاسی آثاری گرانبار دارد و احساس سرکوفتگی و فروپاشی و درهم‌شکستگی در خودآگاه و ناخودآگاه آدم‌ها می‌نشاند.

در بخشی از متن این کتاب می‌خوانیم؛

تو گفتی این مرد را نمی‌شناسی. این‌طور نیست؟

احساس کرد مشکوک به او نگاه می‌کنم. به نوایی گرم و مسالمت‌آمیز گفت:

قسم می‌خورم نمی‌شناسمش. اگر میشناختمش، یا حتی دیده بودمش یکی دو کت می‌سپردم به دستش!

پس چرا با این لحن با تو اختلاط می‌کرد؟

فقط چند تا سؤال کرد. ضمناً بد نیست بدانی آدم ثروتمندی است!

چه فرقی می‌کند پولدار باشد یا بی پول؟

می‌دانی که آدم‌های مایه‌دار قدرت دارند، خیلی. درست نیست آدم با آن‌ها دربیفتد.

اگر نمی‌شناختیش پس از کجا می‌دانی پولدار است

خودش گفت مایه‌دار است!

او اصلاً همچین حرفی نزد.

خودم شنیدم. خودش تأکید کرد و دستش را روی سینه گذاشت. یادت رفت؟

گفت تاجر است، نگفت پولدار است!

بله بله. ولی می‌دانی که همه تاجرها پولدارند!

چاپ دوم این کتاب با ۴۱۲ صفحه و قیمت ۳۹۰ هزار تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

آموزش خط سیریلیک در موسسه میراث مکتوب


به گزارش خبرگزاری مهر، کارگاه آموزش خط سیریلیک در راستای افزایش و بهبود ارتباطات فرهنگی با کشور تاجیکستان، در مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب برگزار می‌شود.

پس از تأسیس دولت اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۲۰ در قلمرو آسیای میانه، نخست خط لاتین رسمیت یافت، اما در دهه ۱۹۳۰ خط سیریلیک روسی جایگزین لاتین شد. به این ترتیب، فارسی‌زبانان آسیای میانه به جای استفاده از الفبای فارسی نیاکان، نخست از الفبای لاتین و سپس مجبور به استفاده از حروف سیریلیک شدند.

در تاجیکستان که بیشتر مردم به زبان فارسی سخن می‌گویند، الفبای سیریلیک به الفبای زبان تاجیکی معروف است. در الفبای سیریلیک، برخلاف الفبای فارسی که در اکثر نوشته‌های امروز به کار می‌رود و در آن مصوّت‌های کوتاه معمولاً حذف می‌شود، همه آواها (یا مصوت‌ها) دارای حروف خاص خود هستند و کلمات همان‌گونه که تلفظ می‌شوند به همان صورت نیز نوشته می‌شوند.

پس از استقلال کشور تاجیکستان در سپتامبر سال ۱۹۹۱ بحث‌های فراوانی در مورد تغییر خط و بازگشت به خط فارسی (که در تاجیکستان خط نیاکان نامیده می‌شود) درگرفت، اما به اعتقاد برخی از منتقدان برگشت به الفبای نیاکان آن هم به صورت فوری، مشکلات و پیامدهای بسیاری در پی دارد و باعث بی‌سواد شدن مردم و…. می‌شود، چرا که مردم تاجیکستان با خط فارسی آشنایی خیلی کمی دارند و تازه در کلاس پنجم آموزش خط فارسی شروع شده. با این حال روند بازگشت مردم تاجیک به خط فارسی در یک فرآیند طولانی مدت امکان‌پذیر است و مروجان این اتفاق در ایران و یا افغانستان نیز باید برای کمک به این فرآیند، خط تاجیکی یا همان الفبای سیریلیک را فرابگیرند.

از این رو، مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب بعد از امضای تفاهمنامه همکاری با انستیتوی زبان و ادبیات رودکی تاجیکستان، آشنایی محققان ایرانی با این خط را در برنامه قرار داد و به‌زودی کارگاه آموزش خط سیریلیک را برگزار می‌کند.



منیع: خبرگزاری مهر

عاشقانه‌های یک شاعر قصیده‌سرا


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قرن ششم عرصه بلامنازع خاقانی در قصیده‌سرایی در منطقه آذربایجان است. او در این سده نماینده قصاید استوار و محکمی است که به اذعان خودش، با “طریقی خاص” سروده شده‌اند. او در قصیده درّ سفته است و در کلام در چنان جایگاه رفیعی ایستاده که بسیاری از شاعران پس از او، نتوانسته‌اند به گردش برسند و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، مقلد موفقی بوده‌ و نامشان همواره زیر سایه او قرار گرفته است. 

خاقانی در ادب فارسی بیشتر از جهت قصایدش شهره است؛ سروده‌هایی که گاه برای درک و دریافت منظور شاعر، نیاز به ساعت‌ها تأمل و درنگ دارد. با این حال، غزلیاتی از او نیز به یادگار مانده است؛ اشعاری که برخلاف قصاید، زبان روانی دارد و طبع دلکش خاقانی را به نمایش می‌گذارد. 

احمدرضا بهرام‌پور عمران، پژوهشگر، در یادداشتی به‌مناسبت روز بزرگداشت خاقانی نگاهی انداخته است به این بخش از دیوان او. این یادداشت را می‌نویسد:

خاقانی روحی بلند، روحیه‌ای عاصی و بیانی مفاخره‌‌ای و حماسی‌گونه دارد. اما مگر آدمی که آمیزه‌ای است از عواطفِ ناهمگون، همیشه و همواره بر یک سیرت‌و‌سان می‌مانَد؟ خاقانی نیز هم‌چون فردوسی گاه در شعرش، عواطفی رقیق از خود بروز می‌دهد. در این نمونه‌ها، او دیگر همان شاعرِ صاحب‌طنطنه و دیرآشنا نیست بلکه سراینده‌ای است به‌نسبت ساده‌گو و سرشار از حالات و احساسات. برخی از قصاید او نیز، به‌ویژه حبسیه‌ها و سوگسروده‌هایش آمیزه‌ای است از “شُکوه” و “شِکوه و شکایت”.

نکته‌ دیگر آنکه خاقانی شاعری است که بسیاری از سوانحِ زندگی‌اش در دیوان‌اش منعکس است. گرچه در نگاهِ نخست به‌نظرمی‌رسد حبسیه‌های مسعودِ سعد از این‌ منظر پربارتر باشد اما اگر پیچیدگی‌ها و لفافه‌ هنرنمایی‌های خاقانی را کنار بزنیم، خواهیم‌دید او نیز فراوان و بلکه بیش‌تر از مسعود، از جزئیاتِ زندگی و عواطفِ، و نیز خاندان و کسانِ خویش سخن‌گفته.

برای مثال ببینید در این نمونه‌ها او چگونه شوخی‌های متعارفِ “زن و شوهری” را به‌تصویرکشیده. جایی در قصیده‌ای “در مرثیه‌ اهلِ خانه‌ی خود”، این پرسشِ زنان را از همسران‌شان که اگر من بمیرم آیا پس از من ازدواج خواهی‌کرد؟ چنین سروده:

گفتی دگری کنی، مفرمای
که‌این در ورقِ گمان مبینام!
بی‌تو من و عیش؟ حاش لله
که‌از خواب خیالِ آن مبینام

نیز در قصیده‌ای دیگر در رثای همسرِ خویش:

گفتی که یارِ نو طلبی و دگر کنی
حاشا که جانِ من طلبد یا من آن کنم!

گرچه خاقانی قصیده‌سرایی چیره‌دست است اما او چندصد غزل نیز سروده. و غزلِ او مانندِ غزل‌های جمال‌الدین اصفهانی و انوری در تطوّر و تکاملِ این فرم، جایگاهی ویژه‌ دارد.

خاقانی در این قالب، شاعرِ چندان پیچیده‌گویی نیست. او در غزل، به‌تناسبِ این قالب، وزن‌هایی کوتاه‌تر و زبانی هموارتر را برگزیده. در غزل‌های خاقانی از آن توصیف‌ها و تصویرهای خاقانیانه چندان نشانی نمی‌بینیم. همان خاقانیِ صاحب”صَدا”،  بیتی چنین نازکانه و ملتمسانه را ضمنِ غزلی سروده:

به یکی نامه‌ی خودم دریاب*
به دو انگشت کاغذم دریاب

یا این بیت:

نازی است ترا در سر، کم‌تر نکنی دانم
دردی است مرا در دل، باور نکنی دانم!

او در بیتی از یک رباعی (که البته الزاماً عاشقانه هم نیست) نیز چنین سروده:

گفتی ز جهان چه غصّه‌ داری آخر؟
آن غصه که در جهان نگنجد دارم!

البته خاقانی گاه ضمنِ قصیده نیز بیتی چنین لطیف و نازکانه سروده (آن هم در بیست‌و‌پنج‌سالگی):

شکسته‌‌دل‌تر از آن ساغرِ بلورین‌‌ام
که در میانه‌ خارا کنی ز دست رها

نکته‌ آخر آنکه خاقانی گاه به غزل‌سرایی یا دست‌کم تغزل‌های خویش نیز نازیده:

شناسند افاضل که چون من نبود
به مدح و غزل دُرفشان عنصری
***

* با نوشتنِ نامه‌‌‌ای، نجاتم ده!
انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

انتقاد به شکل برگزاری کنگره شعر دفاع مقدس؛ سخنرانی بله، شعرخوانی برگزیدگان نه!


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: حامد فلاحی‌راد، سومین سال متوالی است که برگزیده کنگره شعر دفاع مقدس شده است. او سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در کنگره استانی شعر دفاع مقدس و امسال رتبه اول کشور را در بخش «میراث‌های ماندگار» این کنگره به دست آورده است.

به بهانه برگزیده‌شدن این شاعر در کنگره ملی شعر دفاع مقدس، سراغش رفتیم تا درباره مسیر شعری، تجربه حضور در کنگره شعر دفاع مقدس، چند و چون برگزاری کنگره ملی شعر دفاع مقدس در قزوین و … صحبت کنیم.

مشروح این ‌گفتگو را در ادامه می‌خوانیم؛

* آقای فلاحی‌راد، چندسال است شعر می‌گوئید؟

فکر می‌کنم به صورت حرفه‌ای چهار پنج سال است که حرفه‌ای‌تر کار می‌کنم ولی ده دوازده سالی است که شعر می‌نویسم. در این سال‌ها سعی کردم نگاهم یک مقدار نسبت به گذشته حرفه‌ای‌تر باشد.

* شما شاعر پرکاری هستید و شعرهای زیادی دارید که با بعضی از آنها در کنگره‌های شعر هم برگزیده شده‌اید. چرا به فکر انتشار کتاب نیفتادید؟

هم توفیقش نبوده، هم علاقه‌اش. علاقه‌ای به چاپ کتاب ندارم. به نظرم وضعیت بازار نشر خوب نیست و دلیل آن هم شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی است. آنچه که باید به گوش مخاطب برسد از طریق همین شبکه‌های اجتماعی می‌رسد و ضرورت انتشار کتاب در این زمانه کم شده است. از آن طرف بازار نشر هم وضعیتی بحرانی دارد و قیمت کتاب در آن خیلی بالا است. به همین خاطر تا به حال سراغ چاپ کتاب نرفته‌ام

* درباره کنگره ملی شعر دفاع مقدس صحبت کنیم. امسال در چه بخشی برگزیده شدید؟

در بخش میراث‌های ماندگار نفر اول شدم. من توفیق داشتم که سه سال متوالی جزو برگزیدگان این کنگره باشم. با این تفاوت که دو سال گذشته در کنگره استانی شعر دفاع مقدس برگزیده شدم، ولی این بار در کنگره ملی شعر دفاع مقدس برگزیده شدم که در قزوین برگزار شد.

* چون سه دوره متوالی در این کنگره برگزیده شدید می‌پرسم؛ شعر را برای کنگره می‌نویسید یا شعرهایی را که نوشته‌اید به کنگره‌ها ارسال می‌کنید؟

نه اتفاقاً. این‌طور نیست که برای کنگره شعر بنویسم. از آن جایی که خودم نسبت به مقاومت و دفاع مقدس احساس وظیفه دارم، همیشه درباره این موضوعات شعر می‌نویسم. همیشه موضوعی وجود دارد که ذهنم را درگیر کند و درباره آن شعری بنویسم. برای همین هر موقع که این کنگره برگزار می‌شود، من معمولاً از قبل چهار پنج شعر با همین موضوعات نوشته‌ام. مثلاً در ماه‌های پیش یکی از موضوعاتی که ذهنم را درگیر کرده بود، اعضا هلال احمر غزه بود که در میان بمباران‌ها جسد شهدا را جمع می‌کردند. این نوع موضوعات خیلی ذهنم را درگیر می‌کند و معمولاً به خاطر علاقه شخصی درباره آنها شعر می‌نویسم. وقتی کنگره‌ای برگزار می‌شود، اگر برای آن موضوع شعر داشته باشم، همین شعرها را می‌فرستم که گاهی به چشم می‌آیند و گاهی هم شعر دوستان بهتر از من است.

* نظرتان درباره برگزاری کنگره‌های موضوعی چیست؟ چون بعضی شاعران شعرشان کاملاً کنگره‌ای می‌شود و از بس به نیت برگزیده‌شدن شعر نوشته‌اند که زبان و بیان و حال و هوای شعرشان مصنوعی و کلیشه‌ای می‌شود. به نظرتان محاسن و معایب برگزاری کنگره‌های شعر چیست؟

خودم دوستانی دارم که کنگره‌ای شعر می‌نویسند، از آن طرف دوستانی هم دارم که شعر می‌نویسند و بعد اگر مناسب کنگره‌ای باشد برای آن ارسال می‌کنند. به نظرم تفاوت‌شان در این است که بعد از چندسال آن چیزی که ماحصل تو از شعر است، یک دفتر شعر است که تنها مورد پسند داورها است. تو به این دلیل که می‌دانی چه داورانی چه سلیقه‌ای دارند، شعرت را با متر و ملاک و خوشامد آنها تنظیم می‌کنی. منتها این شعر به نظرم ماندگاری ندارد. آنچه که شاعران کنگره‌ای می‌نویسند فقط به درد کنگره‌ها می‌خورد و این که جایزه‌ای ببرند.

اما آن‌کسی که با توجه به مسائل روزگار و دغدغه‌های خودش شعر می‌نویسد، شعرش حظ بیشتری دارد و بیشتر در خاطره جامعه ادبی می‌ماند. کسی که مردم را در نظر می‌گیرد، جامعه را در نظر می‌گیرد، لحظات و «آن» ‌های خودش را در نظر می‌گیرد، تفکری که نسبت به آن موضوع داشته را در نظر می‌گیرد، شعرش زنده است و همین زنده بودن، شور و حال بیشتری در مخاطب زنده می‌کند. من خودم ترجیح می‌دهم که جزو دسته دوم باشم. یعنی یک چیزی و موضوعی و اتفاقی من را به هم بریزد تا برایش شعر بنویسم. شعری که وقتی مخاطب آن را می‌خواند یا می‌شنود، بتواند با آن ارتباط برقرار کند. نوشتن تنها به خاطر جایزه درست نیست.

* این‌دوره از کنگره ملی شعر دفاع مقدس چه‌طور برگزار شد؟ چون آن‌قدر بدون سر و صدا برگزار شد که انگار نه انگار کنگره دفاع مقدس است. به یاد داریم که در سال‌های گذشته این کنگره خیلی بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت و نحوه برگزاری آن هم طوری بود که رسانه‌ها و جریان‌های ادبی و مردم را درگیر می‌کرد. شما که سه سال در این کنگره حضور داشتید، نحوه برگزاری آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟

بدون تعارف شکل برگزاری کنگره شعر دفاع مقدس در این سه سال خوب نبوده است. کسانی که این کنگره‌ها را برگزار می‌کنند خیلی هم زحمت می‌کشند و خیلی هم دغدغه دارند، ولی با این کنگره‌ها خیلی کارمندی برخورد می‌شود. یعنی نگاه‌شان خیلی کارمندی است. از آن جایی که اولین مخاطب برگزاری کنگره و جشنواره و سوگواره و… مردم هستند و ما می‌خواهیم بهترین شعر را به مردم معرفی کنیم، فکر می‌کنم در نوع برگزاری کنگره‌ها هم باید مردم را در نظر گرفت. وقتی ساعت برگزاری کنگره را ساعت ۹ صبح روز یکشنبه قرار بدهیم، خواه ناخواه خیلی از مخاطبان ما سر کار هستند و نمی‌توانند در آن شرکت کنند.

از طرفی با توجه به اینکه سازمان‌های مختلف دست به دست هم می‌دهند تا یک کنگره شعر برگزار شود، هرکدام از این ارگان‌ها و سازمان‌ها یک سخنران به سخنران‌های اختتامیه کنگره اضافه می‌کنند که واقعاً برای مردم و حتی شاعران اذیت‌کننده است. در هر کنگره‌ای باید امام جمعه، استاندار، شهردار، رئیس اداره ارشاد و… صحبت کنند. این سخنرانی‌ها را کنار سخنرانی دبیر علمی و دبیر اجرایی کنگره‌ها بگذارید. واقعاً آنقدر تعداد سخنرانی‌ها زیاد می‌شود که دیگر وقتی برای شعرخوانی شاعران نیست. یعنی اولین اتفاقی که می‌افتد این است که خود شعر و شاعران در حاشیه قرار می‌گیرند. همان مخاطب‌هایی که خودشان را به کنگره رسانده‌اند هم چیزی جز سخنرانی گیرشان نمی‌آید.

* خود شما به عنوان برگزیده ملی کنگره شعر دفاع مقدس در اختتامیه این کنگره شعرخوانی داشتید؟

در سه سالی که برگزیده شدم، هنوز خودم در اختتامیه کنگره شعر دفاع مقدس شعرخوانی نداشته‌ام. امسال که برگزیده اصلی کنگره ملی بودم، باز هم شعرخوانی نداشتم. بیشتر شنوای سخنرانی مسئولان بودیم. در انتهای این جلسات هم معمولاً به دلیل اینکه وقت نیست، با عجله جوایز را می‌دهند و شاعران فرصت نمی‌کنند حتی پشت میکروفون قرار بگیرند. به نظرم در برگزاری کنگره‌های ادبی باید تجدیدنظری صورت بگیرد و شاعران در مرکز آن باشند.



منیع: خبرگزاری مهر

جایزه «شهر شعر» برای نزدیک‌شدن قلب‌هاست؛ ما به شعر زنده‌ایم


مرتضی امیری اسفندقه عضو شورای سیاستگذاری جایزه جهانی «شهر شعر» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ضرورت برگزاری این جشنواره گفت: ما به شعر زنده‌ایم و جهان هستی به شعر زنده است. هستی بزرگ‌ترین، بلندترین و شفاف‌ترین شعر خداوند است. هرچه به شعر نزدیک‌تر می‌شویم، به عاطفه، صلح، لطافت، طراوت، تازگی، ترینگی و ترانه نزدیک‌تر می‌شویم.

وی افزود: شعر قلب‌ها را به هم نزدیک می‌کند. بهترین پل‌ها پلی است که شعر بین دل‌ها می‌زند. این جشنواره با این معماران خوب می‌خواهد این کار را انجام دهد و امیدوارم بتواند از پس این کار بر بیاید.

عضو شورای سیاستگذاری جایزه جهانی «شهر شعر» در ادامه با اشاره به تجربه اعضای شورای سیاستگذاری این جشنواره گفت: معماران شعر پارسی، کارآزمودگان و کارآگاهان و کاردینال‌های شعر ایران در شورای سیاستگذاری جایزه جهانی «شهر شعر» حضور دارند و مطمئناً نتیجه گرد آمدن چنین افرادی نزدیک‌تر شدن دل‌ها در سایه‌سار شعر و شعور و معرفت خواهد بود.

جایزه جهانی شهر شعر توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و به دبیری میلاد عرفان‌پور با هدف اعتلای شعر فارسی و تقویت پیوندهای فرهنگی پایتخت ایران با هنر شعر برگزار می‌شود.

سازمان زیباسازی شهر تهران، حوزه هنری انقلاب اسلامی و سازمان صدا و سیما در برگزاری این رویداد هنری مشارکت دارند.

ارسال آثار از طریق پایگاه این جشنواره به نشانی jashnvareh.farhangsara.ir/shahre-sher امکان‌پذیر است.



منیع: خبرگزاری مهر

بازخوانی بزرگترین رمان درباره جنگ


به گزارش خبرگزاری تسنیم،کتاب «در غرب خبری نیست» نوشته اریش ماریا رمارک، داستان سربازی جوان به نام پل بومر است که به همراه همکلاسی‌هایش برای جنگ جهانی اول به جبهه فرستاده می‌شود. رمارک، که خود از سربازان جنگ جهانی اول بوده، در این اثر تجربیات شخصی‌اش را بازتاب داده و به‌خوبی توانسته است احساسات سربازان جوان را در برابر هولناکی جنگ به تصویر بکشد. 

رمان با توصیف‌های بی‌رحمانه از خشونت جنگ آغاز می‌شود؛ جایی که سربازان تنها برای بقا تلاش می‌کنند و هر روز شاهد مرگ دوستان و هم‌رزمان خود هستند. رمارک به‌جای تمرکز بر قهرمانی‌های نظامی، بر تأثیرات روانی و جسمی جنگ بر افراد متمرکز شده است. پل بومر و دوستانش در حالی که برای میهن‌شان می‌جنگند، به تدریج متوجه پوچی و بی‌معنایی جنگ می‌شوند. 

 

یکی از مهم‌ترین پیام‌های کتاب، شکاف عمیقی است که میان نسل جوان و نسل‌های گذشته ایجاد شده است. معلمان و والدین، جوانان را با تبلیغات و آرمان‌گرایی‌های پوچ به جبهه فرستاده‌اند، در حالی که خود از واقعیت‌های هولناک جنگ بی‌خبر بوده‌اند. 

رمان در طول دهه‌ها الهام‌بخش آثار متعدد هنری و سینمایی شده است. اقتباس سینمایی این اثر که در سال 1930 به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کند و تأثیری عمیق بر مخاطبان جهانی بگذارد. 

انتشارات امیرکبیر این اثر ماندگار را با ترجمه سیروس تاجبخش برای بار ششم منتشر کرده است. این کتاب در فهرست بهترین آثار ادبی جهان قرار دارد و پیام ضد جنگ آن به‌ویژه در روزگار کنونی، که تنش‌های جهانی همچنان ادامه دارد، بسیار مرتبط و تاثیرگذار است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم